صدای بامداد فلاحتی ای ساربان، ای کاروان لیلای من کجا می بری با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری در بستن پیمان ما تنها گواه ما شد خدا تا این جهان، بر پا بود این عشق ما بماند به جا ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری تمامی دینم، به دنیای فانی شراره ی عشقی، که شد زندگانی به یاد یاری، خوشا قطره اشکی به سوز عشقی، خوشا زندگانی همیشه خدایا، محبت دلها به دلها بماند، بسان دل ما چو لیلی و مجنون فسانه شود حکایت ما لیلای ,ساربان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرجع ماشین آلات صنایع چوب کافه دیزاین بورس کاغذ دیواری خرم آباد رمان ماکانی (اتفاق) ترفندا | نرم افزار و پکیج های آموزشی دراگون بال - گوکوی دوست داشتنی دانلود رایگان مقاله از گذشته تا آینده تک چرخ